آشفته بازار توسعه نرم افزار

در پست قبلی در مورد معضل “مدیر پروژه شدن  برنامه نویسان” صحبت کردیم که بسیار هم جنجالی شد . شرکت کنندگان در این بحث را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد : 1- کسانی که با من هم نظر بودند و اعتقاد داشتند که برای یک مدیر پروژه دانش مدیریت بالاتر از دانش برنامه نویسی است 2- کسانی که اعتقاد داشتند که دانش برنامه نویسی در اولویت قرار دارد .

من هر دو روش را در جا و مکان خود قبول دارم ,  بدین صورت که : در محیط های ایده آل مانند کشور آمریکا حتما از روش اول استفاه می کنم و در محیط های فاجعه روش دوم بهتر و یا بدون تعارف فقط این روش جواب می دهد مانند کشور خودمان .  شاید بپرسید چرا ؟  در محیط ایده آل بدلیل اینکه همه نقش ها  در سطوح مختلف وجود دارند و مدیر پروژه می تواند مسائل تکنیکی را به آنها واگذار کند  پس مدیر پروژه می تواند کسی باشد که برنامه نویسی نمی داند ولی او از نحوه و پروسه توسعه نرم افزار آگاه است .

برای مثال یکی از دوستان در یکی از شرکت های آمریکا کار می کند کار این شرکت توسعه سیستم HIS است ,  این شرکت فقط 2500 نفر برنامه نویس دارد : خوب من به هیچ وجه این 2500 نفر را به دست یک برنامه نویس واگذار نمی کنم و تکنیکی که برای مدیریت HR توسط مدیریت پروژه لحاظ شده است این است که این برنامه نویس ها به تیم های 9-8 نفر تقسیم شده اند و برای هر تیم یک نفر برنامه نویس حاذق که کمی با اصول رهبری تیم آشنا است به عنوان سرپرست تیم گمارده شده است : توجه داشته باشید که این سرپرست تیم , مدیر پروژه نیست . اگر از این سرپرست حساب کنیم شاید مدیر پروژه 5 سطح بالاتر در چارت سازمانی قرار گرفته باشد .

با اندک تاملی در مثال بالا قابل درک است که در محیط های ایده آل باید حتما از مدیران پروژه با تحصیلات و تجربیات مرتبط استفده کرد . ولی و اما ولی در محیط فاجعه خودمان که از مدیر پروژه انتظار داریم هم مدیریت کند , هم  برنامه نویسی کند ,  هم تحلیل و طراحی بکند , هم به ما گارانتی بدهد که اگر پروژه شکست خود پدرش رو دربیاریم و هم … .

همانطور که خودتان هم می دانید با توجه به وضع فاجعه بار صنعت توسعه نرم افزار ما لازم است که از مدیران پروژه چند کاره (مدیر پروژه ,  برنامه نویس ,  تحلیل گر ,  طراح , DBA  , سبزی خرد کن , آبمیوه گیری و چندین عملکرد دیگر ) در این صنعت استفاده شود . علت اینکه لازم است از این عزیزان چند کاره استفاده شود , تشکیلات و سازماندهی های موجود در شرکت های توسعه نرم افزار می باشد . شرکت های توسعه نرم افزار ما ( که به جرآت می توانم بگویم که تعداد شرکت های ما از تعداد شرکت های توسعه نرم افزار در آمریکا بیشتر است ) دارای تشکیلات ناقص و نادرست می باشند .

مدل تشکیلاتی موجود در بازار ایران از دیدگاه من به شرح ذیل می باشد :

    • شرکت های یک نفره : این شرکت های یک نفره شاید 30% بازار را تشکیل داده باشند . این عزیزان کسانی هستند که معمولا پروژه هایی را از بیرون صید و در خانه ملوکانه آن را توسعه و در مکان مشتری تحویل می دهند . این شرکت که فقط یک نفر دارد ( و در بعضی اوقات دو نفر ) به دلیل پایین بودن بحث مشارکتی قابل بحث نیستند زیرا آن یک نفر چند کاره 100% است . در تقبیح این شرکت ها نمی توانم صحبتی داشته باشم زیرا دوستان Freelancer از دست ما ناراحت می شوند . و قابل ذکر است که وضع درآمدی این شرکت ها خوب نیست و به قول سهراب : تکه نانی دارم ,  خرده هوشی ,  سر سوزن ذوقی , روزگارم بد نیست … . قانع هستند دیگه .
    • شرکت های برنامه- نویسی : این شرکت ها معمولا از تعدادی دانشجو و یا فارغ التحصیل دانشگاهی تشکیل شده است که دور هم با یک سرمایه کم جمع شده اند تا تمام پروژه را صید بکنند و در کسری از ثانیه آنها را توسعه بدهند . همه دوستان در این شرکت ها در یک سطح هستند و کسی بر کسی رئیس یا مدیر نیست  . یعنی در این شرکت ها چند مدیر پروژه چند کاره داریم . به نظر من  این شرکت ها معمولا موفق نیستند و بعد از مدتی باید جمع شود و چند شرکت جدید به جای انها باز شود : بدلیل اینکه همه این دوستان ازنظر تکنیکی جلو هستند و توانایی هایی فقط در حوزه توسعه نرم افزار دارند و تقریبا به دلیل نداشتن مدیریت متمرکز محکوم به فنا هستند . این شرکت ها توانایی جذب مدیر پروژه واقعی را ندارند زیرا اولا بودجه لازم را ندارند و دوما هر کدام از دوستان برای خودش مدیر پروژه ای است . علاوه بر مدیر پروژه ,  این شرکت ها در کسب و کار هم موفق نیستند و توانایی کسب در آمد را معمولا ندارند . معمولا اعضای شرکت اول (تک نفری) با این شرکت به شرکت سوم نقل مکان می کنند تا بلکه به روزگاری خوش دست یابند .
    • شرکت های سرمایه ای : شرکت های سرمایه ای معمولا با سرمایه اندک یک یا نفر چند شریک استارت می خورد . هدف اصلی این سرمایه گذاران , سود بیشتر با هزینه کمتر است : پس  این دوستان تمام تلاس خود را خواهند کرد تا هزینه کمتری بکنند  . این شرکت ها معمولا چند نفر تازه کار مانند دانشجویان را با حقوق خیلی کم استخدام می کنند و برای این افراد برنامه نویس حاذقی (از شرکت یک یا دو )  با حقوق متوسط و  البته با مارک مدیر پروژه استخدام می کنند تا در واقع جمع ما کامل شود . این برنامه نویس بدبخت هم باید این تازه کاران را راه بیندازد ,  هم پروژه (ها) را تحلیل و طراحی نماید,  هم باید رضایت مشتری و رضایت صاحاب (ان) شرکت رو جلب نماید ,  هم باید مدیریت بکند , هم باید برنامه نویسی بکند و … . ( عجب چند کاره ای !! آقا اینا رو از کجا گرفتید ؟ خانم من تو خونه یکی از اینها رو لازم داره ,  این رو از دانشگاه شریف گرفتیم ,  اگر می خواهید یکی هم سر راه براتون بگیرم ,  سبزی هم پاک می کنه ؟ آره بابا ,  بچه هاتون رو هم براتون نگه می داره) . واقعا در اینگونه شرکت ها PMP نمی تواند کار بکند زیرا اصلا بستر لازم آماده نیست .

به نظر من شرکت های سرمایه ای اصلی ترین ضربه ها را وارد بدنه صنعت توسعه نرم افزار کرده اند . اینها بدون اینکه خرج بکنند می خواهند سود برداشت بکنند : دولت باید در این حوزه وارد بشود زیرا که کل کار در اینجا در دست بخش خصوصی افتاده است و بخش خصوصی کاملا گند زده به اوضاع این صنعت . اصل 44 در هیچ جا به کاملی صنعت توسعه نرم افزار اعمال نشده است . یعنی از اول دولت این صنعت را به حال خود را رها کرده است و این صنعت خود به خود حرکت می کند . نه دولت حمایت می کند نه دولت نظارت می کند ,  نه دولت قانون گذاری می کند و همین طوری می شود که شرکت هایی مثل قارچ هر روزه متولد می شوند و هر روزه از بین می روند . (شاید هر روزه چند در چند تا شرکت باز و در چند تا شرکت تخته می شود ) .

کسی که شرکت های نوع اول و یا دوم را تاسیس می کند مجبور است زیرا چاره  دیگری ندارد . چندین سال از بهترین عمر خود را در دانشگاه ها و یا کتاب ها و یا سایت ها صرف یادگیری بهترین و جدید ترین مطالب کرده است و امروز حق دارد که از داشن خود پول در بیارد . ولی شرکت های سرمایه ای چه ؟ دیر آمده اند و زود می خواهند بروند . این ها ضربه های کشنده ای وارد این صنعت کرده اند . هم بازار را خراب کرده اند ,  هم نیروی کار را اذیت کرده اند ,  هم آبروی این صنعت را برده اند . همه روزه چندین عنوان نرم افزار حسابداری وارد بازار می شود ,  آیا کسی به اینها نظارت دارد ؟ آیا کسی پیدا می شود که بدلیل پایین بودن کیفیت نرم افزار آن را از بازار خارج نماید؟ آیا کسی پیدا می شود که به درد دل این برنامه نویس های مشغول در این شرکت ها گوش کند ؟ آیا کسی پیدا می شود که حقوق اولیه اینها را از صاحبان شرکت طلب کند ؟

دولت حتما باید در حوزه توسعه نرم افزار وارد بشود و قوانینی را وضع بکند . البته قوانین دست و پاگیر در زمینه احداث شرکت نه بلکه در زمینه حمایت . به نظر من دولت باید در دو زمینه قوانینی را به تصویب برساند :

  • حمایت از نیروی انسانی شرکت ها : دولت باید قوانینی را وضع بکند که مثلا هر شرکتی که تاسیس می شود باید نسب به پروژه , نیروی انسانی لازم و نه حداقل ها را استخدام بکند . مثلا باید مدیر پروژه داشته باشد (چطور برای ساختمان سازی چند تا مهندس عمران الزامی است ؟ ) باید نیاز های برنامه نویس ها تامین شود (مانند دو مو نیتور , ساعاتی کاری استاندارد , ابزار لازم و … ) . در صورتی که قوانین اجرا نشد , در آن مجموعه باید تخته شود .
  • حمایت از شرکت برای توسعه نرم افزار کارا : به جرات می توانم بگویم از نرم افزار های تولیدی تا به این روز شاید 1% کارا و به درد بخور باشد . دولت باید از شرکت های مورد بالا حمایت بکند تا بتوانند نرم افزارهایی با استانداردهای جهانی و کآرا توسعه بدهند . (حمایت مالی , ارائه تسهیلات بین المللی و … ) .

تا زمانی که دولت به صورت منسجم از این صنعت مستضعف حمایت نکند وضع به همین صورت خواهد بود : یک نفر چهار تا دانشجو را استخدام خواهد کرد و یک سری نرم افزار به درد نخور تولید خواهند شد و برنامه نویس ها از برنامه نویسی دل زده خواهد شد و بدین گونه خواهد شد که این بار برنامه نویس راننده تاکسی می شود.

  • شرکت هایی مافیایی : همه دوستان شاغل در صنعت نرم افزار با این شرکت ها آشنا هستند . البته شاید تعداد این شرکت ها کمتر از انگشتان دو دست باشد ولی بیشتر از تمام شرکت ها ی دیگر در آمد دارند . این شرکت با زدو بند هایی که انجام می دهند روز به روز رشد می کنند و تبدیل به مافیای نرم افزار می شوند .  دولت باید در این زمینه هم وارد صحنه شود .

من واقعا به نوبه خودم بسیار شرمنده هستم که در این بازار آشفته کار می کنم . بعضی از اوقات که در مورد توسعه نرم افزار خوب و یا Agile مقاله می نویسم به یاد شعر معروف می افتم :  خانه از پای بست ویران است *** خواجه درفکر نقش ایوان است  …

برای نتیجه گیری هم قابل ذکر است که حق با دوستان است :  در این بازارخودمون PMP کیلوئی چند ؟ برنامه نویس های خودمون مدیریت پروژه می کنند باقلوا .

درباره اسد صفری

اسد صفری – مربی تحول چابک سازمان و تیم های نرم افزاری. مدارک حرفه ای: CSP - CSM - PSM - PSPO - CDA - Management 3.0 برخی تجربیات: رئیس دفتر تحول چابک شرکت داده ورزی سداد(بیشتر از ده تیم نرم افزاری) - مربی چابک شرکت رامند (تیم های موبایل و گیم سازی) - مدیر تولید نرم افزار SimplyDesk برای شرکت فرانسوی PCI - مربی مشاور شرکت های:خدمات انفورماتیک، ارکید فارمد، فراداده، الفبا برخی از سوابق مشاوره کوتاه مدت و تدریس : علی بابا، فناپ، تجارت الکترونیک پارسیان، بیمه سامان، مهندسین مشاور تجارت (بانک تجارت)، بیمه ایران، پارس آنلاین، شرکت رهنما، ورانگر، انتشارات پزشکی کوثر، فولا آلیاژی یزد، پارک علم فناوری کردستان و ... . عضو انجمن های بین المللی Agile Alliance - Scrum Alliance

40 دیدگاه در “آشفته بازار توسعه نرم افزار

    1. 100% , ولی آیا طرز کار و کلا آن دسته ها با این دسته ها یکی هستند ؟ قضاوت بر عهده خودتان.

      موفق باشید

  1. فکر می کنم دسته بندی اول مقاله در مورد نظرات مقاله قبل شما صحیح نیست. به نظر من اونجا همه قبول داشتند که مدیریت حرف اول رو می زنه. اما اکثراً نظر دادند که باید با برنامه نویسی هم آشنا باشه.

    در مورد حمایت قانونی و همچنین برطرف کردن ضعف های قانونی کاملاً با شما موافق هستم. مخصوصاً جمله ای که گفتید :” چطور برای ساختمان سازی چند تا مهندس عمران الزامی است؟ ”

    البته باید توجه داشت تا کامیپوتر، اینترنت و وب، به عنوان بخشی از زندگی مردم ما مطرح نشود این اشکالات برطرف نخواهد شد.الان فقط اینها کارکرد مجازی دارند! مثلاً آموزش و پرورش اینترنتی شده است. بخش نامه ها تایپ می شوند، اسکن می شوند، روی سایت قرار می گیرند، آن طرف مدیران اسکن ها را دریافت می کنند، چاپ می کنند، در صورت نیاز به پاسخ، پاسخ را پست می کنند! نمی دانم این دوباره کاری است یا الکترونیکی!!!

    1. احتمال دارد که بنده در خواندن کامنت های بی دقتی کردم ولی همین دوستمون فرمودن :

      دوست :

      يك مدير برنامه نويسي تا زماني خودش برنامه نويس نبوده باشه مباحث باگ تركينگ، مديريت فايل‌ها، مديريت builds ، مديريت يكپارچگي پيوسته و غيره رو نمي‌دونه. به كسي‌ كه اين موارد رو مي‌دونه مي‌گن مديريت تيم برنامه نويسي نه صرفا تسلط به مايكروسافت پراجكت ، يريماورا يا چند نرم افزار ديگر.

  2. سلام خسته نباشيد
    با شما موافقم، بزرگترين مشكل دولت ما اينه كه واسه نرم افزار اينقدر ارزش قائل نيست كه بخواد خودش يا موسسه ايي را مجري نظارت بر اين صنعت قرار بده! اونهايي كه كار بلدن حامي ندارن، و اونا كه سرمايه دارن توان انجام كار درست ندارن! نيازهاي نرم افزاري مملكت ما كم نيست ولي هيچكس نميدونه بايد چطور اقدام كنه!!! همين چند روز پيش دوستي از من سراغ يه نرم افزار رو ميگرفت، جالب اينه كه از همون اول كار ميگه قفل شكسته داره؟!!!
    خب وقتي خود دولت تمام سيستمهاش پر شده از نرم افزارهاي قفل شكسته ديگه چه انتظاري ميشه داشت!!!
    تازه اينها يه طرف مشكلاته!!! كدوم مطب يا بيمارستان يا … ميشناسيد كه كسي با مدرك مثلا مهندسي برق يا عمران يا … نشسته باشه جاي يك دكتر و مريض ويزيت كنه؟!!! خداوكيلي ببينيد چه به سره رشته ما اومده! هركي از مادرش قهر ميكنه مياد سراغ كار نرم افزار، تمام دنيا رشته مهندسي نرم افزار پردرآمدترين رشته هستش، اينجا شده هم رده شغلهاي كاذب!

    وقتي مشتري دنبال جنس ارزونه يعني نرم افزارهاي غيراستاندارد طراحي ميشه، نتيجه اينه كه همه نرم افزارها ميشن بد!!! خب چاره چيه؟! جناب مشتري دستور دادن از نرم افزارهاي خارجي استفاده بشه! يعني دوباره قفل شكسته!!! باز برگشتيم سر خونه اول!!!

    حيف كه عاشق برنامه نويسي هستم، وگرنه تا حالا طلاقش داده بودم! فقط از صميم قلب دعا ميكنم كه انشالله همه اين مشكلات حل بشه و روزي برسه كه ارزش واقعي اين صنعت رو همه مردم ما درك كنند، روزي برسه كه به جاي انباشته شدن سرمايه هاي كلان در زمين و ساختمان و … سرمايه ها معطوف به صنعت نرم افزار و مهندسي بشه، مردم به علم و دانش واقعا اهميت بدن…

    1. نظر خوبی بود ولی شما بیشتر رفتید سراغ مصرف کننده . بلی فرمایشات حضرت عالی کاملا درست است ولی انصافا کدام نرم افزار ما مثل Office بوده و مشتری نخریده ؟ کدام فتوشاپ را نوشتیم و مشتری نخرید ؟ و … . ما در تولید بیشتر از مصرف مشکل داریم و البته من قبول دارم که مصرف کننده بد عادت شده است (زود بدنبال Crack می گردد) ولی این را هم می دانم که با تصویب قوانینی از طرف دولت این مشکل قابل حل خواهد بود ( از سهمیه کردن بنزین که مشکل تر نیست ؟ ).

      موفق باشید

      1. Asad Safari :نظر خوبی بود ولی شما بیشتر رفتید سراغ مصرف کننده . بلی فرمایشات حضرت عالی کاملا درست است ولی انصافا کدام نرم افزار ما مثل Office بوده و مشتری نخریده ؟ کدام فتوشاپ را نوشتیم و مشتری نخرید ؟ و … . ما در تولید بیشتر از مصرف مشکل داریم و البته من قبول دارم که مصرف کننده بد عادت شده است (زود بدنبال Crack می گردد) ولی این را هم می دانم که با تصویب قوانینی از طرف دولت این مشکل قابل حل خواهد بود ( از سهمیه کردن بنزین که مشکل تر نیست ؟ ).
        موفق باشید

        واقعيت اينه كه بزرگترين مصرف كننده خود دولت هستش! و اين موضوع رو پيچيده ميكنه!
        درضمن يه نكته يادم رفت! جالبه كه ما مسلمونيم ولي اونا كه بهشون ميگيم كافر از ما مسلمونترن! كرك كردن يه نوع دزديه! ولي اينجا اصلا كسي حتي به ذهنش نميرسه كه اين دزديه!!! اونا كه ما بشون ميگيم كافر، اين كار رو بد ميدونن حتي وقتي ميتونن، باز هم انجام نميدن! ولي اينجا خيليها از اينكار كرك كردن حتي درآمد كسب ميكنن!!!
        باز هم اميد به خدا…

  3. سلام
    خسته نباشی
    واقعا عالی بود / راستی چه راهکاری برای مدل تشکیلاتی دوم (شرکت های برنامه نویسی) دارین؟
    این جور شرکت ها چه طوری باید از مرگ نجات پیدا کنند؟
    خلاقیت؟ سرمایه؟ یا چی؟ …

  4. به نظر من مشکل ریشه ای هست و به فرهنگ جامعه و از فرهنگ جامعه به فرهنگ روسا(و دولت و …) می رسه.
    این فرهنگ از چند جهت به شدت آسیب دیده و معیوبه، یکی به خاطر شرکتهای قارچی که نرم افزار تولید کرده و پس از فروش از بین می روند.
    یک مورد دیگه که خیلی اثرات عجیبی گذاشته عدم وجود و رعایت کپی رایت هست، که مانند نظر کامنت قبلی باعث کاهش ارزش نرم افزار و تولید اون شده، باعث کمتر جلوه پیدا کردن ارزش نیروی انسانی شده و باعث کاهش ریسک اولیه ورود به این حرفه شده است.
    یک مورد خیلی مهم دیگه که شما هم خیلی خوب بیان کردین شرکت های مافیای هست. اما برخلاف نظر شما لازم نیست این شرکت ها همیشه بزرگ و غول پیکر باشند و یا اینکه بزگتر بشوند. بر طبق اطلاعاتی که من از یک نفر دارم ایشون با پستی که در یک اداره دولتی دارند، همیشه کارهای اداره جات زیر مجموعه را توسط شرکتهای زیر مجموعه(یعنی تحت نفوذ) خودش انجام میده. طوری که این آدم رو من از قبل می شناختم در سال اول مسئولیتش یک ماشین و در سال دوم خونه جدید خرید.

    بگذریم…، مملکتی که تو روز روشن به صورت آدم دروغ می کنم در حالی می دانیم و می داند که دروغ می گوید چنین وضعی طبیعی به نظر می رسه.

  5. بسیار عالی طی 2 پست هدفمند بازار آشفته فناوری اطلاعات و توسعه نرم افزار را تشریح کردید. در واقع توسعه نرم افزار یکی از فناوری های صنعت IT می باشد. شما در هر زیر شاخه ای از IT که نگاهی بیاندازید متوجه این آشفتگی می شوید و برایم جای تعجب است که شما اینگونه دست به دامن دولت شده اید. در حالی که اگر کمی ریز بینانه تر به پست “هم راستایی فناوری اطلاعات و کسب و کار” در وبلاگ بنده نگاه می کردید من معتقدم که رویکرد سازمان های دولتی ما به IT از نوع اول است و اشاره می کنم به بخش پایانی مطلب شما!
    “خانه از پای بست … ”
    راهکاری که به ذهن این بنده حقیر (چه از نظر دانش، چه تجربه) در راستای اصلاح این بازار می رسد الزام شرکت های تولید کننده نرم افزار به داشتن ISO 90003 2004 می باشد که احتمالاً خیلی از دوستان اصلاً اطلاع ندارند که برای تولیدات نرم افزاری نیز استاندارد هایی در سطح مدیریت کیفیت مشخص شده است.
    امیدوارم بزودی راجع به این موضوع بتوانم مطالبی بنویسم، هر چند که می دانم اگر 1% دارا بودن ISO 90003 2004 هم در ایران قبل از ورود نرم افزار به بازار الزامی شود باز هم شرکت هایی هستند (همان مافیای مذکور) که با زد و بند محصولات خود را روانه بازار کنند.

    پیشنهاد من به تمام دوستان اینست که در انجام کار صحیح شک نکنید. اهداف خود را بین المللی تدوین کنید و سعی کنید طبق استانداردهای بین المللی در کار خود ثابت قدم باشید. باشد که رستگار شوید.

  6. من نظری نداریم ولی خدا وکیلی مهندس دولت وارد کدام ضنعت شده است که وضعیت آنرا بهبود بخشیده است. شما تصور کنید اگر اینکار انجام بشود و دولت وارد این رشته بشود آنگاه اخبار 20:30
    امروز با حضور رئیس جمهور تمام پروژهای نرم افزاری و فناوری اطلاعات کشور به قرارگاه خاتم الانبیا سپرده شد.
    فکر کنم تنها راه نجات اصلاح طرز تفکر و فرهنگ حاکم بر این صنعت باشد البته اگر داخل کشور بتوان اصنعت نامید

    1. قبول دارم ولی تفکر رو نمی شه عوض کرد مگر با یک کار بنیادین . الان تو کشور دارن مصرف کم رو با زور (کم کردن بنزین , گرون کردن بهای مصرف , تبلیغات فجیع در تلویزون رادیو و… ) به ملت تحمیل می کنند : زمانی که همه قبول کنند یا مجبور بشن که دیگه باید کم مصرف کنند اون زمان ما در این زمینه فرهنگ سازی کردیم . به نظر من فرهنگ سازی بدون حضور دولت امکان پذیر نیست البته در این سطح بی فرهنگی .

      من پیشنهاد می دهم که منتظر دستان غیبی خداوند در این صنعت هستیم .

  7. چیزی که مشخصه اینه که مشکل هست. اما راه حل؟
    دستان غیبی خداوند یا دخالت دولت یا هرچی، بالاخره خودمون هم باید کاری کنیم! به نظر من بهترین کاری که الان می شه کرد ایجاد یک حرکت فرهنگی با شروع از خود کسانی هست که در این صنعت مشغول هستند (البته الان که به همه چیز شبیه هست جز صنعت!). مثلاً همین پست و پست قبلی این وبلاگ خیلی می تونه تاثیر گذار باشه در صورتی که بقیه هم حمایت کنند. بعد می شه روی تصویب قانون و اینها فکر کرد. اول باید ضرورت، برای بالا دستی ها مشخص بشه که این هم جز با فعالیت بیشتر خودمون امکان پذیر نیست.

    1. من هم کاملا موافق این هستم که در دو حوزه مصرف کننده و تولید کننده یک بیانیه با امضای همه دوستان و فعالان در زمینه تولید و ارائه محصولات نرم افزاری ارائه بدهیم . دقیقا مانند Agile Manifesto .

      به نظر من در وحله اول ما باید به عنوان تولید کننده نرم افزار یک بیانیه سراسری آماده و در دسترس دوستان قرار دهیم تا همه تایید و امضاء بکنند .

      دوستان طرح یک بیانیه را قبول دارند ؟

  8. من با آقا مرتضی موافق هستم:
    به نظر من بهترین کاری که الان می شه کرد ایجاد یک حرکت فرهنگی با شروع از خود کسانی هست که در این صنعت مشغول هستند (البته الان که به همه چیز شبیه هست جز صنعت!)
    ولی با این جمله که “الان تو کشور دارن مصرف کم رو با زور (کم کردن بنزین , گرون کردن بهای مصرف , تبلیغات فجیع در تلویزون رادیو و… ) به ملت تحمیل می کنند : زمانی که همه قبول کنند یا مجبور بشن که دیگه باید کم مصرف کنند اون زمان ما در این زمینه فرهنگ سازی کردیم . ” این یعنی که همیشه باید یک نفر با چوب بالای سر ما ایستاده باشه آیا اینطورز است؟

  9. سلام

    بنده خودم مهندسی نرم افزار خوندم و یکی از همون مدیران پروژه مذکور هستم.
    شاید یکی از راه های نجات برای بازار ایران حرکت به سمت SaaS است. تولید مایکروسافتی یا اوراکلی تقریبا در ایران غیرممکن به نظر می رسد و بعید هم به نظر می رسد در توسعه نرم افزارهای Enterprise سفارشی و پکیجی بتوان تکانی به بازار ایران داد. دلیلش هم همان بحث قدرت مافیا است. ولی ارائه سرویس های قدرتمند و با کیفیت تحت وب هم می تواند شرکت ها را مجاب کند که از Cloudهای موجود به جای خرید پکیج استفاده کنند و هم به ارتقاء دولت الکترونیک (در سطح مردمی) منجر می شود.

    و البته راز موفقیت این نوع بازار ایده و خلاقیت و نوآوری است.
    شما باید بتوانید سرویسی را تعریف کنید که هم نوآور باشد، هم برای مردم مفید باشد و هم بتوانید از آن درآمد کم اما گسترده داشته باشید و تنها به مدل درآمد از فضای تبلیغات اکتفا نکنید.
    سایت رپیدباز به نظر من یک سرویس موفق ایرانی است که کلیه موارد بالا را دارد و پول خوبی هم به دست می آورد.

    در یک کلام شما می توانید به جای مدل درآمدی مایکروسافتی به مدل درآمدی گوگلی هم فکر کنید شاید راهگشا باشد

    1. با SaaS موافقم اکثر شرکتها هم به همین سمت در حال حرکتند و نرم افزار های enterprise زیادی هم در حال پیاده سازی با این مدل هست

  10. بله به نظر من هم یک بیانیه کلی برای اینکار خیلی مفید هست. البته روند استاندارد سازی خیلی سخت و وقتگیره. اما بیانیه بهتر عمل می کنه برای شروع.

    با ashkan هم موافق هستم که تولید مایکروسافتی کاربرد نداره در ایران. البته در خارج هم کم کم داره مدل ها تغییر پیدا می کنه.

  11. من راه حل مبتنی بر ISO 90003 2004 را بر بیانه ترجیح می دهم. یا یک کاری را انجام ندهیم یا اگر قرار است فرهنگ سازی انجام شود آن را اصولی انجام دهیم. این بازار آشفته یک شبه و با یک بیانیه به این شکل در نیامده است که با یک بیانیه اصلاح شود.

    من فکر می کنم با الگو برداری از استاندارد های تولید نرم افزار (یا ترجمه دقیق و بومی سازی ISO 90003) بتوان درجه هایی برای نرم افزار ها در نظر گرفت. پیاده سازی این طرح خیلی سخت نیست. با یک کار گروهی می توان به نتیجه رسید. اصل ماجرا اینست که دوستان شرکت کننده در این طرح خود باید ها و نباید ها را رعایت می کنند؟

  12. آخه راه تا استاندارد سازی و مجبور کردن شرکت ها و حتی خود ما، برای رعایت استانداردها کار سختیه. باید ابتدا ضرورت کار و اهمیت استانداردسازی مشخص باشه و قبول همگانی رو داشته باشیم و تبلیغات داشته باشیم تا بعد به مرحله استاندارد برسیم.

  13. مرتضی جان خیلی هم سخت نیست. کافیه یک سری اصول را بصورت قدم به قدم رعایت کنیم. بعد هم قرار نیست که یک شبه همه نرم افزار استاندارد تولید کنیم که!
    حکایت این خانم های چاقه که می خواهند با کمربندهای ویبره یک شبه لاغر شوند؟
    من فکر می کنم باید برناهه ریزی دقیقی برای این کار صورت پذیرد. اصلاً چرا یک انجمن یا کنسرسیوم تشکیل ندهیم؟ نمی دونم! در هر حال هر جنبشی از نوع سرد و گرم که در راه باشد من هم هستم.
    در ضمن : “باید ابتدا ضرورت کار و اهمیت استانداردسازی مشخص باشه و قبول همگانی رو داشته باشیم” با این هم موافقم.

    1. می دونم که سخت نیست. بله تصویب قانون یا ملزم کردن به استاندارد کار خیلی سختی نیست. مشکل موقع اجراست. قانونی تصویب بشه، استانداردی گذاشته بشه که عملی نشه چه فایده ای داره؟ ملزم کردن به اجرای قانون و استاندارد بدون تمایل باطنی همه، باعث بروز دور زدگی قانون می شه!! قبلش زمینه سازی لازم داریم.

  14. به نظر من بیانیه بیشتر تاثیر گذار خواهد بود البته اگر همه امضا کنندگان پایبند باشند البته مهم تر از اون که محورهای بیانیه باید معلوم باشد . آیا بیانیه ما مصرف کننده را نشانه می گیرد و یا شرکت تولید کننده و یا توسعه گران ؟

    1. تصمیم گیری در این مورد مثل بازی مرغ و تخم مرغ هست!!!! چون هر طرفی وابسته به طرف دیگه است. برای شروع بد نیست برای خودمون بیانیه منتشر کنیم ( یعنی تولید کنندگان ). بیشتر کنترل کیفیت نرم افزارها مد نظر باشه. بعد در بیانیه های بعدی خواستار استانداردسازی و قانون گزاری در سمت تولید کننده و مصرف کننده بشیم.

  15. من راه اندازی یک ویکی را پیشنهاد می کنم. اینطوری هم بیانه را منتشر می کنیم هم اینکه راجع به استاندارد سازی می تونیم مستندات خوبی منتشر کنیم.
    تمامی مسائل مربوط به نصب و راه اندازی و میزبانی و … را هم جاضرم بر عهده بگیرم.
    یک کنسرسیوم متشکل از تعدادی از دوستان متخصص تولید کننده تشکیل می دهیم و سعی می کنیم طبق استاندارد های جهانی باید ها و نباید هایی برای نرم افزار تعریف کنیم.
    اینطوری هم برای مصرف کننده و هم برای تولید کننده شاید منبعی برای فرهنگ سازی ایجاد بشه.
    نظرتون چیه؟

    1. من موافقم و همه جانبه این طرح رو ساپورت می کنم . شما اقدامات اولیه را انجام بدهید تا در پست بعدی ضمن بررسی لزوم صدور بیانیه و استاندارسای به معرفی این ویکی برای متخصصین امر بپردازیم .

      موفق باشید

  16. من هم به شخصه همه جانبه در فرهنگ سازی تولید نرم افزار استاندارد و البته تشویق مصرف کنندگان، به توجه به خرید نرم افزار استاندارد تلاش خواهم کرد. حتماً پوشش وبلاگی هم خواهم داد.
    یک نام دامنه پیشنهاد بدهید.

  17. در حال حاضر ScrewTurn Wiki version 3.0.2.509 نصب شده است. من تا حالا باهاش کار نکردم. ولی اگر عجله ای نیست تا محتوا را آماده کنیم تا هفته دیگه می تونم یک برنامه خوب آماده کنم.

  18. جناب علیرضا بسیار ممنون به خاطر رحماتتون .

    تا اون موقع هم اطلاع رسانی و نوشته هایی رو آماده می کنیم .

  19. سلام، خیلی خوب شد. هم از آقا علیرضا و هم از آقای صفری تشکر می کنم. من هم حاضر هستم فعالیت کنم در این زمینه.

  20. واقعا من هم از اینکه این حرکت شکل میگیره خیلی خوشحالم و حاضرم که همکاری بکنم.

  21. خواهش می کنم. اینکه دوستان مسئولیت اجتماعی را در مورد فرهنگ تولید و مصرف نرم افزارهای استاندارد پذیرفتند، من هم خوشحالم.
    انشالله مشغله های زندگانی مجالی دهد تا کمی پروبال به این وب سایت و بیانه بدهیم.

  22. البته من کاملا هم با این موضوع موافق نیستم به نظر من
    در حال حاضر یک فرایند(پروسه) مطلق برای ساخت یک پروژه موفق وجود ندارد و اکثر سازمان ها از هیبرید پلن هایی مطابق با نیازشان استفاده می کنند چه در ایران چه در خارج
    بعلاوه مدیر پروژه بهتر است که لزوما دانش فنی داشته باشد یا اگر ندارد از کسی استفاده کنه که تو دهات ما بهش می گن Technical Architect

پاسخ دادن به Morteza لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.