همیشه برای ما هیجان انگیز است که بدانیم شرکت های بزرگ چگونه کار می کنند؟ اما در عین حال یکی از بزرگترین مشکلات چند وقت اخیر در حوزه چابکی، کپی شدن شیوه کار شرکتهایی مانند اسپاتیفای است، که عملا بدون فکر کپی و گسترش پیدا می کنند. اما اساسا چرا روشها کپی میشوند؟
داستان گسترش اشتباهی واترفال صرفا با مشاهده عکس که اینجا گفته شد، دقیقا برای روشهای دیگر نیز در حال اتفاق افتادن است، با خواندن یک مقاله کوتاه شیوه کار گوگل یا با دیدن یک عکس از ساختار سازمانی اسپاتیفای و یا … شروع به پیاده سازی همان مفهوم سطحی میکنیم.
مثلا اسپاتیفای مفهوم Squad را معرفی کرده است و دقیقا همین الان کلمه Squad به جای کلمه تیم در بسیاری از شرکتهای ایرانی مورد استفاده قرار میگیرد. البته این اصلا بد نیست ولی بعضا این داستان منجربه به Cargo Cult می شود و همان طور که اینجا گفتیم، فرهنگ استراتژی را بعنوان صبحانه میخورد، و در واقع فرهنگ قابل کپی کردن نیست.
این به حدی پیشرفت رفت که خود هنریک کنیبرگ، یکی از مربیان چابک اسپاتیفای گفت، ما خودمان دقیقا مثل اون شکل اسپاتیفای در عمل کار نمی کنیم و لازم نیست شما آن شکل را کپی کنید، آن بیشتر برای رساندن مفهوم به تصویر کشیده شده بود.
روش های را کپی کنید، ولی اصالت خودتان را پیدا کنید
در عنوان این نوشته، گفتیم روش ها را کپی نکنیم، ولی در واقع ما میتوانیم روش ها را کپی کنیم، ولی مهمترین مسئله پیدا کردن اصالت خودمان است:
Shu-Ha-Ri روشی برای چابک شدن
به طور خلاصه , Shu Ha Ri یعنی:
از قانون پیروی کن – قانون را بشکن – خودت قانون شو (Follow the Rule – Break the Rule – Be the Rule).
مرحله Shu یا گرفتن فن به معنی استاد شدن شاگرد در آن فن نیست و فقط هدف گرفتن “فن بدون فکر” است. می شود این را تعبیر کرد به کپی کردن یک روش در یک شرکت دیگر.
در مرحله بعدی نیاز به تفکر در مورد خود فن و هدف استاد از یاد دادن فن است. یعنی شاگرد بعد از اینکه فن مورد نظر را بدون فکر از استاد گرفت و آن را در کیفیت مورد نظر استاد انجام داد خود به خود به مرحله دوم یا همان Ha انتقال خواهد یافت. در این مرحله شاگرد در مورد خود فن و ریزه کاری های فن تفکر خواهد کرد. او سعی خواهد کرد که فن مورد نظر را به گونه دیگری انجام دهد.
با تفکر در فن و تغییر در نحوه انجام فن, شاگرد به درک خوبی از فن مورد نظر خواهید رسید. این مرحله را معمولا مرحله شکست قوانین می نامند زیرا شاگرد سعی می کند درک کامل و احاطه صد درصدی بر فن داشته باشد که این بدون شکستن قوانین فن استاد قابل دست یابی نیست.
پس در مرحله Ha شاگرد سعی می کند قوانین استاد که در مرحله Shu گرفته است را بشکند و قوانین خود را جایگزین آنها نماید ولی او حتما نفس و روح فن را در نظر خواهد گرفت.
پس از مراحل Shu و Ha یا گرفتن فن و شکست قانون نوبت به مالکیت یا اصالت می رسد. در مرحله سوم یعنی Ri نوبت به این می رسد که شاگرد فنی که دریافت کرده و شکسته است، از آن خود بکند. به عبارت ساده تر او صاحب فن میشود. دیگر در این مرحله خود شاگرد استاد فن مورد نظر شده است و او می تواند فن خود را به دیگران یاد دهد تا آنها هم استاد این فن شوند.
نکته مهم این است که: درست است استاد و شاگرد سابق در یک فن مشترک استاد هستند ولی هر کدام سبک مخصوص به خود را دارند. یعنی استاد سبک خود را دارد و شاگرد سبک خود را ولی هر دو سبک ذاتا یکی هستند ولی هر کدام در اجرا متفاوتند.
اینکه صرفا به گروههای کاری خودمان بگوییم Squad تغییر خاصی اتفاق نخواهد افتاد، حس تفاوت در ایجاد اصالت است.
چابک و موفق باشید
اسد صفری
very nice هادی احمدی