آیا شما هم در جلسات برنامه ریزی وقتی نوبت تخمین زدن می رسد دچار سردرد و سردرگمی می شوید؟ پیش نیامده که رییس شرکت سرعت تیم شما را (بر حسب استوری پوینت خودتان) با سرعت تیم دیگری با استوری پوینت دیگری مقایسه کند؟ هیچ شده نمودار burndown را برای خوشحال کردن رییس (یا پروداکت اونر) قشنگ تر از آنچه واقعا اتفاق افتاده ترسیم کنید؟ اصلا چرا باید تخمین بزنیم؟ چرا باید درباره ثابت بودن طول اسپرینت ها سخت بگیریم؟
این جور شک کردن در اصول، می تواند باعث شود شما در یک دوره ی آموزشی اسکرام مردود شوید. ولی در اینجا ما مقاله ای داریم از جوشوا کریوسکی، مدیر شرکت اینداستریا ل لاجیک، که یک شرکت قدیمی مشاوره و آموزش متدهای چابک است. او در مقاله ی انقلابی اش ما را دعوت می کند به اصول چابک برگردیم: هدف تولید و ارائه ی ارزش است، نه صرفا رعایت قوانین اسکرام. او و همکارانش در چند سال اخیر تصمیم گرفته اند میزان چابکی خود را با صرفنظر کردن از اصولی مثل تخمین زدن و محاسبه سرعت (Velocity) و متغیر کردن طول اسپرینت ها افزایش دهند.
خواندن این مقاله هم برای چابک کارهای قدیمی و هم تازه واردها جالب خواهد بود، چرا که تجربیات یک عمر یک مربی اسکرام قدیمی را در خود دارد؛ چیزی متفاوت با هرآنچه در کتابها و کلاسها خوانده و شنیده اید. روشهایی چابک تر از چابک. شکستن اصول برای رسیدن به اصل.
مقاله را اینجا می توانید پیدا کنید:
و در آخر پیشنهاد جدی من این است که اگر مقاله را خواندید حتما نظرات دیگران در انتهای مقاله را هم ببینید. بخصوص حرفهای دان ولز در نوع خود خواندنی است.
نوشته شده توسط: علیکس (آبان 1390)



پاسخ دادن به نبی لغو پاسخ