آگاهی موقعیتی یکی از قابلیتهای اصلی شرکتهای ضد شکننده یا آنتی فرجایل است. آگاهی موقعیتی (به انگلیسی: Situation awareness) به درک معنی عناصر محیطی و پدیدهها با توجه به زمان یا مکان، و تجسم وضعیت آیندهشان گفته میشود.
فکر می کنم همه با این ایده موافق هستیم که در این جهان پر از تغییرات سریع، باید از وضعیت خود و تغییرات محیطی بسیار آگاه باشیم و سریع تصمیم بگیریم و بر اساس این آگاهی عمل کنیم. اما در دنیای واقعی چه اتفاقی می افتد؟
سوگیری ادراکی (بدان معنی که ما بر اساس ورودی های حسی خود علیه چیزی یا برای آن تعصب داریم و باعث می شود برخی چیزها از دیگر چیزها قابل توجه تر به نظر برسند) و کوری ناخواسته (هنگامی که ما روی یک چیز یا یک نگرانی تمرکز می کنیم، اغلب چیزهای دیگر را نمیبینیم) موانع بزرگی برای داشتن یک آگاهی موقعیتی جامع هستند.
آنها منجر به فیلتر شدن آگاهی ما خواهند شد به طوریکه با یک آگاهی ناقص و ناکافی باقی خواهیم ماند. از سوی دیگر، ما فکر می کنیم که آگاهی ما از همه ادراکات دیگر صحیحتر است. در شرکتها، لایه های مختلف یا تیم های مختلف با نگرانی های متفاوت و برداشت های متفاوت داریم. اگر از آنها بپرسید “مهمترین کار بعدی چیست؟” پاسخ های متفاوتی خواهید شنید که همه آنها بر اساس آگاهی موقعیتی آنها درست است.
تیم فنی فکر می کند که ما باید بر روی تاب آوری یا کدهای تمیز تمرکز کنیم ، مدیران ارشد فکر می کنند که باید وارد بازار های جدیدی شویم، بچه های فروش فکر می کنند برای رسیدن به مشتریان جدید باید فیچرهای جدیدی را به محصول اضافه کنیم ، … با اینکه، همه آنها آگاهی زیادی نسبت به دامنه تخصصی خود دارند اما آنها دارای سوگیری ادراکی و کوری ناخواسته نیز هستند.
آگاهی از موقعیت باید منسجم باشد. برای داشتن آگاهی موقعیتی منسجم، هنگام تصمیم گیری در مورد اولویتهای بعدی، به ناهمگونی و تنوع نیاز داریم.
پس صرفا نباید در تصمیمهای گامهای بعدی یک سری افراد با دلمشغولی و نگران یکسان دور هم جمع بشوند، بخاطر اینکه صرفا همدیگر را تایید خواهند کرد و احتمالا تصمیم بر اساس آگاهی جامع یا منسجم نخواهد بود.
اسد صفری