سوالی که خیلی های شاید داشته باشند این است: “چطور با مشکلات سازمانی که در آن هستم سر و کله بزنم؟ من از کارم خوشم می آید، ولی کارهایی را که مدیریت سازمان انجام می دهد دوست ندارم. چکارش کنم؟”
جواب ساده است. شما سه گزینه دارید:
- نادیده بگیریدشان. تغییر دادن سازمانها خیلی کار سختی است. اگر توان و طاقت یادگرفتن اینکه چطور باید یک تغییر دهنده بود را ندارید، شکایت کردن درباره مشکلات را متوقف کنید. سازمان را همانطور که هست بپذیرید و از نقاط مثبت کارتان لذت ببرید. در این صورت می توانید خواندن این متن را همینجا متوقف کنید.
- از کارتان استعفا دهید. تنها دلیل اینکه سازمانهای بد وجود دارند این است که مردم به کار در آنها ادامه می دهند. با یافتن یک جای بهتر شما به دنیا هم لطف می کنید. به سازمانهای ناجور هم با کار نکردن برایشان کمک کنید که بهتر شوند.
- درباره مدیریت تغییرات بیاموزید. بیشتر مردم در اثر گذاری بر دیگران و تغییر دادن سازمانها ضعف دارند. ولی اگر شما در این باره جدی هستید، می توانید بیاموزید که چطور به شکل موثر تری عامل تغییرات شوید.
یورگن آپلو، صاحب وبلاگ noop.nl و نویسنده کتاب و مدرس دوره ی management 3.0، این کتاب را برای کسانی نوشته است که گزینه ی سوم را انتخاب می کنند.
کتاب اینطور شروع می شود:
ادواردز دمینگ ده ها سال قبل نوشت که روشهای دادن پاداش برای کسب و کارها خوب نیستند [Deming 1986]. ولی بیشتر مدیران در دنیا هنوز از آن استفاده می کنند. پیتر دراکر مدتها پیش گفت که کارکنان دانش ورز(Knowledge Workers) نباید زیر دستان مدیران باشند [Drucker 1974]، ولی مدیران هنوز طوری رفتار می کنند که انگار آنها مافوق دیگران هستند. تحقیقات بارها و بارها به ما نشان داده که روشهای ارزیابی عملکرد درست کار نمی کنند [Bobinski 2010]. ولی بسیاری از مدیران هنوز بر استفاده از آنها به عنوان تکنیک اصلی سنجش اصرار دارند.
چرا؟
چرا مدیریت اینقدر کند تغییر می کند (یا اصلا تغییر نمی کند)؟
مانیفست چابک در ده سال گذشته اثر بسیار عمیقی بر توسعه نرم افزار در همه جای دنیا گذاشته است. البته هنوز کار به سرانجام نرسیده، ولی پیشرفت هایی داشته ایم. منتها به نظر می رسد جایگزین شدن روشهای مدیریتی سنتی با پارادایم جدید به اندازه ی ذوب شدن اقیانوس منجمد شمالی طول می کشد!
ایده ها برای بهبود سازمانها ده ها سال است که مطرحند. ولی هنوز تغییرات در مدیریت کسب و کارها بسیار آهسته انجام می شوند. آیا ما می توانیم سرعت تغییر روش اداره ی سازمانها را بیشتر کنیم؟ آیا می توانیم به حرکت سراسری برای تغییر انرژی بیشتری بدهیم؟
در آینده بخش های بیشتری از این کتاب را اینجا مرور می کنیم.
نوشته شده توسط: علیکس (بهمن 1390)
خیلی جالبه!
لطفن ازاین دست مطالب رو ادامه بدید