چرا روشهای متداول ارزیابی عملکرد جواب نمیدهند؟
و نه تنها جواب نمیدهند، بلکه خیلی وقتها باعث تخریب انگیزش و روحیه کاری و تیمی افراد میشوند، و بسا روحیه ضد تیمی را ترویج میکنند. دلایل مختلفی برای این موضوع میتوان شمرد:
- افراد به پاداش های دوره ای عادت می کنند، و آن را بخشی از حقوق خود می شمارند. در این صورت اگر پاداش نگیرند احساس می کنند تنبیه شده اند.
- دادن پاداش های فردی، روحیه همکاری را از بین می برد و برعکس، رقابت و رحیه تقلب را تقویت می کند.
- روشهای اندازه گیری تلاش می کنند معیارهایی عینی (آبژکتیو) را اندازه بگیرند. ولی بیشتر کارهای خلاق پیچیده تر از آن هستند که با معیارهایی ساده اندازه گیری شوند. اندازهگیری پارامترهایی مثل همکاری و کمک به دیگران بسیار دشوار و عموما غیرعینی است.
- مکانیزمهای اندازهگیری عملکرد استرس افراد را افزایش میدهند، و آنها را به طرف محافظه کاری و قبول نکردن مسئولیت آزمودن کارهای ریسکی و جدید سوق می دهند.
- پرداخت پول به عنوان پاداش خیلی وقتها انگیزههای درونی را از بین میبرد. در حالی که انگیزههای درونی محرک و مشوق بسیار قویتری هستند، و تاثیر بسیار پایدارتری بررفتار افراد میگذارند. انگیزههایی چون پذیرش (نیاز به تایید شدن توسط دیگران)، افتخار (یافتن ارزشهای مشترک با یک گروه)، کنجکاوی، آزادی عمل (و یک فرد مستقل بودن)، قدرت (اثر گذاشتن بر تصمیمات)، احساس شایستگی و استادی، حس حرکت به سمت یک هدف متعالی، نظم و ثبات، داشتن ارتباطات اجتماعی، و سرانجام داشتن مقام و موقعیت اجتماعی.
مرور یک روش ارزیابی بسیار رایج: Stack Ranking
این روش نخستین بار توسط جک ولش، مدیر بسیار معروف شرکت جنرال الکتریک، ایجاد و از سال 1981 در این شرکت استفاده شد. این روش به نام سیستم 20-70-10 هم شناخته میشود. چرا که در این روش مدیر ارزیابی کننده باید کارکنان تیم خود را با این نسبتها در سه گروه A (عالی)، B (متوسط)، و C (ضعیف) قرار دهد. 20 درصدی که در ردهی A قرار میگیرند از مزایای بسیاری مانند پاداش و سهام برخوردار میشوند. در عوض گروه C در معرض خطر اخراج هستند.
پس از موفقیت ولش در احیای جنرال الکتریک، روشهای مدیریتی او، از جمله همین شیوهی ارزیابی کارکنانش، مورد توجه و تقلید بسیاری از مدیران دیگر قرار گرفت. از جمله بزرگترین بازیگران صنعت رایانه که از این روش بهره میبردند، میتوان به آیبیام، موتورولا، مایکرسافت و یاهو اشاره کرد.
این روش ارزیابی، همواره مورد انتقادهای گسترده قرار داشته است. مهمترین ایرادی که به این شیوه ارزیابی گرفته میشود این است که این روش روحیه همکاری تیمی را نابود میکند. چرا که افراد تیم با هم تضاد منافع پیدا میکنند. چرا که شکست خوردن یک عضو تیم باعث میشود دیگران در موقعیت نسبی بهتری قرار گیرند. از سوی دیگر افراد تمایل پیدا میکنند با کارکنانی ضعیف هم گروهی شوند، و هیچکس دلش نمیخواهد با نیروهای قوی و برجسته هم گروه شود!
رسوخ همین دیدگاههای انتقادی به مدیریت ارشد مایکروسافت، باعث شد در آخرین ماه سال 2013، این شرکت رسما استفاده از این روش را کنار بگذارد، چرا که به نظر میرسید ریشه نوآوری در مایکروسافت را خشکانده است.
چرا ارزیابی میکنیم؟
همانطور که جف در ابتدای مقالهاش اشاره کرده بود، بسیاری از مشاوران و صاحبنظران مدیریت تیمهای چابک و دانشورز، استفاده از روشهای کلاسیک ارزیابی عملکرد را توصیه نمیکنند. ریشهی بسیاری از این نظرات به آموزههای ادوارد دمینگ و پیتر دراکر برمیگردد. دمینگ سی و دو سال پیش ناکارآمد بودن روشهای ارزیابی عملکرد را به عنوان یکی از اصول چهاردهگانه مدیریتش برشمرد، و دراکر چهل و هفت سال پیش توضیح داده بود که روشهای ارزیابی عملکرد بخاطر تمرکز بر نقاط ضعف افراد، انگیزه را در آنها میکشند. تام کوئنز و ماری جیکینز در کتاب خود با عنوان “برانداختن روشهای ارزیابی عملکرد” ابتدا دلایلی را که ممکن است باعث احساس نیاز به داشتن یک روش ارزیابی عملکرد شوند چنین بر میشمرند:
- بهبود عملکرد برای سازمان
- مربیگری و هدایت برای کارکنان
- دادن بازخورد و ایجاد ارتباط با کارکنان
- دادن پاداش و مزایا
- تصمیمگیری در خصوص کارکنان و رشد شغلی
آنها سپس در کل کتاب چارچوبی برای رسیدن به این اهداف بدون انجام دادن ارزیابی عملکرد فردی رسمی ارائه میکنند. در اینجا وقتی صحبت از روشهای ارزیابی عملکرد میکنیم، منظورمان روشهایی است که این ویژگیها را دارند:
- عملکرد یا رفتار فردی هر یک از کارکنان توسط فردی غیر از خود او مورد قضاوت و ارزیابی قرار میگیرد.
- این قضاوت مربوط به یک دورهی زمانی (مثلا یک ماه، یک فصل، یا یک سال) است، نه یک کار مشخص (مثلا یک پروژه خاص).
- این فرآیند به شکل سیستماتیک بر همه (یا گروهی) از کارکنان اعمال میشود.
- شرکت در این ارزیابی اجباری است، یا به مشوقی بیرونی (مثل پاداش) گره خورده.
- نتایج این ارزیابی توسط کسی غیر از خود شخص ارزیابی شونده نگهداری میشوند.
نویسندگان در این کتاب نشان میدهند که مجموعهی این ویژگیهاست که باعث بروز مشکل و ناکارآمدی روشهای ارزیابی عملکرد میشوند، و با اصلاح این اشکالات است که میتوان به روشهای ارزیابی مطلوبتر دست یافت.
(ادامه دارد)
نوشته شده توسط: علیکس (شانزده خرداد 1393)
تشکر
استفاده کردیم ازش بابت مقاله
لطفا رضایت داشته باشید.
منم ماشینت رو دزدیم، لطفا رضایت داشته باش